ياد ياد

 
ياد باد  وقتي كه  من  كنج دلت جا و مكاني داشتم
شادمان در محفل چشمان  خود  سرو رواني داشتم
 
ياد باد وقتي كه من در شهر  تو نام و نشاني داشتم
در سراي  قلب  تو من شهرت وحسن جهاني داشتم
 
ياد باد  وقتي  كه من در پيش تو راز نهاني  داشتم
سالها درچشم تو روشن دل  و شيرين بياني   داشتم
 
ياد باد وقتي  كه در باغ  دلت  گلدان   ياسي  داشتم
من  براي  چيدن و  بوييدنش  كوته   زماني  داشتم
 
ياد باد وقتي كه  من در نزد يار شور جواني  داشتم
درنگارستان عشق ،سيمين بر و نوشين لباني  داشتم
 
ياد باد وقتي كه من با ياد تو باران شدم بر دشت ها
بعد آن باران زمهرت هفت طبق رنگين كماني داشتم
 
 

[ دو شنبه 27 مرداد 1393 ] [ 15:31 ] [ iman ]
[ ]

حرف هاي ناگفته


سلام عزیزم

دیدی دیروز چقد حرف برا گفتن داشتیم؟ اصن حرف کم نمیاوردیم.چه روز سختی داشتیم

روز گریه بود. روز جدای.روز مرگ.روز عذاب

میبینی روزش چقد فرق داشت؟

الان ک دارم برات مینویسم سرکارم جلوی همه گریم گرفته

دیگه نفسم بالا نمیاد.

بی تو موندن خیلی سخته

همش صفحه گوشیمو نگاه میکنم

دستم میره برات بگم اشتباه کردم میام پیشت

ولی یه حسی بهم میگه بذار راحت باشه

تو هیچی برا اون نداری. تو با برگشتنت آیندشو,زندگیشو خراب میکنی

امیدورام این تصمیمی که گرفتم درست باشه

بخاطرتو رفتم چون نخواستم زندگیتو با من خراب کنی

من هیچی  تو این دنیا ندارم

اسمتو رو قلبم هک کردم تا هیچوقت از یادم نری

بعضی ادمارو خدا اشتباهی زمین اورده اونا فرشته هستند توهم اشتباهی آورده شدی

دیشب وقتی در جواب بدی که بهت کردم اون حرفارو بهم میگفتی داشتم از خجالت آب میشدم

من از بودن خودم خجالت میکشم. و از تمام ادامای که منو هم مثل خودشون دل سنگ کردن متنفرم.

من به این بدی نبودم.احساس داشتم,دل کسیو نشکونده بودم,حاظر بودم خودم عذاب بکشم ولی کسی رو عذاب ندم.

عزیز من,عشق من,نفس من,وجود من, توهم دلت سنگ باشه منو دور بنداز

نبینم گریه کنی,طاقت گریه هاتو ندارم

بازم برات حرف دارم . دلم برا تو مینویسه بازم بیا بخون


 

 


[ یک شنبه 26 مرداد 1393 ] [ 21:57 ] [ iman ]
[ ]

درآغوش عشق

برایم  کف زدند..........و در آغوشم گرفتند

تایید و تشویقم کردند.......... کـه آخر فراموشت کردم

دیگر تا ابد بر لبانم لبخندی تصنعی مهمان است

اما........بین خودمان باشد............

هنوزم تنــــــــــها دلبرکم تو هستی



[ شنبه 25 مرداد 1393 ] [ 22:40 ] [ iman ]
[ ]

my love for you

My love for you
Is more delicate
Than new leaves
Of spring.
 
My love for you
Is more fragrant
Than rose buds
To bloom.
 
My love for you
Is more brilliant
Than morning rays
Of sun.
 
My love for you
Is far deeper
Than still water
Of lake.
 
My love for you
I hold it dear
You merely glance
Let go.


[ جمعه 24 مرداد 1393 ] [ 16:25 ] [ iman ]
[ ]

خسته ام

ای تنها بهانه برای زنده بودنم
نفس کشیدنم
ای امید و آرزوی من
دنیای من
ای تو فصل بهارم
باورکنی
باور نکنی
دوستت دارم

   


 

 

 

ﺧﺴﺘﻪ ﺍﻡ

 

ﻭ ﺑﻲ ﺗﻮ ﺑﻮﺩﻥ ﺭﺍ ﻗﺪﻡ ﺑﻪ ﻗﺪﻡ ﻗﺪ ﻣﻴﮑﺸﻢ

 

ﺳﻬﻢ ﺍﻣﺮﻭﺯﻫﺎﻱ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺩﻟﺘﻨﮕﻲ

 


ﭼﺸﻤﻬﺎﻱ ﺧﻴﺮﻩ ﺑﻪ ﺭﻭ ﺑﺮﻭﻳﻲ ﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻧﻴﺴﺘﯽ

 

ﺧﺴﺘﻪ ﺍﻡ..

 

 

 


 

 

 

خیلی حالش خراب بود

 

از زمین و زمان بریده بود

 

رفتم تو زندگیش.....

 

خیلی طول نکشید که حالش خوب شد

 

تشکر کرد و رفت!

 

 

 

 


[ چهار شنبه 22 مرداد 1393 ] [ 23:32 ] [ iman ]
[ ]

اشك مرد

تو مردی و می دانی که دیده شدن اشک هایت چطور بر دیوار غرورت ترک می اندازد. تو مردی و می دانی که چرا ظرف دل مرد لبریز می شود، فریادی می خواهد تا درون سینه اش بپیچد و همه ذرات بدنش را از دردش پر کند. احتمالا این را هم می دانی که دوش آب حمام تنها چشمی است که تمام کارش ریختن اشک است!

 

چه لذت بخش است زیر دوش آب اشک ریختن... گناه سرخی چشمانت را به گردن سوزش چشم می اندازی... غرورت نمی شکند، دورغی بزرگ می گویی که این ها قطرات آب است، اشک نیست...

 

تنها تکان خوردن شانه هایت بی دلیل می ماند... آنرا هم با چند قهقه ی الکی محکوم کن...

 


[ سه شنبه 20 مرداد 1393 ] [ 23:57 ] [ iman ]
[ ]

چقدر دوستت داشتم


[ دو شنبه 20 مرداد 1393 ] [ 23:44 ] [ iman ]
[ ]

آه...آه


[ دو شنبه 20 مرداد 1393 ] [ 1:20 ] [ iman ]
[ ]

خداوند


[ پنج شنبه 16 مرداد 1393 ] [ 1:59 ] [ iman ]
[ ]

لللللللللاااااااا دروغغغغغغغغ


[ پنج شنبه 16 مرداد 1393 ] [ 1:7 ] [ iman ]
[ ]
صفحه قبل 1 ... 3 4 5 6 7 ... 12 صفحه بعد